بزرگ عطا
لغتنامه دهخدا
بزرگ عطا. [ ب ُ زُ ع َ ] (ص مرکب ) بزرگ دهش . بسیاربخشش :
صفتش مهتر گشاده کف است
لقبش خواجه ٔ بزرگ عطا.
ای ستوده خوی ستوده سخن
ای بلنداختر بزرگ عطا.
خدایگان جهان خسرو بزرگ عطا
روا نداشت یکی بنده بی عطا دیدن .
صفتش مهتر گشاده کف است
لقبش خواجه ٔ بزرگ عطا.
فرخی .
ای ستوده خوی ستوده سخن
ای بلنداختر بزرگ عطا.
فرخی .
خدایگان جهان خسرو بزرگ عطا
روا نداشت یکی بنده بی عطا دیدن .
سوزنی .