ترجمه مقاله

بسور

لغت‌نامه دهخدا

بسور. [ ب َ ](ع اِ) شیر که اسد باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). شیر بیشه . (ناظم الاطباء). اسد به علت عبوس و قهر آن .
ترجمه مقاله