ترجمه مقاله

بسول

لغت‌نامه دهخدا

بسول . [ ب ُ ] (ع مص ) سخت گردیدن . (از اقرب الموارد). || سخت دلیر شدن . (زوزنی ). دلیر و شجاع گردیدن . (آنندراج ). || ترش روی گردیدن از خشم و یا از شجاعت . (ناظم الاطباء). زشت و ترشروی گردیدن از خشم یا شجاعت . (منتهی الارب ). || ترش و تند شدن شیر و نبیذ. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ).
ترجمه مقاله