ترجمه مقاله

بس ء

لغت‌نامه دهخدا

بس ء. [ ب َ ءْ ] (ع مص ) بس ء بچیزی ؛ انس گرفتن بدان . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). خوگر شدن . (ناظم الاطباء). بسوء. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). انس گرفتن و آرام گرفتن . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). || تمرین کردن هر چیزی . (از اقرب الموارد). || بس ء بچیزی ؛ سهل انگاری کردن بدان . تهاون . (از اقرب الموارد). تهاون نمودن . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). بسوء. (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله