ترجمه مقاله

بشخشم

لغت‌نامه دهخدا

بشخشم . [ ب ِ ش َ ش َ ] (اِ) لغزیدن باشد. (برهان ) (آنندراج ) (جهانگیری ). لغزش و سقوط. (ناظم الاطباء). بمعنی لغزیدن مرادف شخشم و ظاهر آنست که با از اصل کلمه نباشد چنانکه در لغت شخش بیاید. (از رشیدی ) (شعوری ج 1 ورق 206) :
آن خوش از نفس و شهوت و شره است
ورنه جای بشخشم و تبه است .

سنایی (در مذمت دنیا از جهانگیری و رشیدی ).


ترجمه مقاله