بشستنلغتنامه دهخدابشستن . [ ب ِ ش ِ / ش َ ت َ ] (مص ) نشستن نقیض ایستادن . (ناظم الاطباء). بر وزن و معنی نشستن . (آنندراج ). نشستن نقیض برخاستن . (از هفت قلزم ). گویا لهجه ای است در نشستن . رجوع به نشستن شود.