ترجمه مقاله

بشن

لغت‌نامه دهخدا

بشن . [ ] (اِخ ) (کی ...) نیای لهراسب . لهراسب بن اروندشاه بن کی بشن بن کیقباد. رجوع به تاریخ گزیده چ عکسی 1328 هَ . ق . ص 95 لندن شود.
ترجمه مقاله