ترجمه مقاله

بطاح

لغت‌نامه دهخدا

بطاح .[ ب ِ ] ج ِ بَطِح . (منتهی الارب ). رجوع به بطح شود.
- بطاح بُطَّح بطریق مبالغه است چنانکه اعوام عوم . (منتهی الارب ).
|| ج ِ بطحاء، بمعنی جوی در سنگلاخ . (از اقرب الموارد) (از معجم البلدان ). و رجوع به بطحاء شود.
- قریش بطاح ؛ آنکه میان دو کوه مکه ، ابوقبیس و احمد سکونت داشتندی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و رجوع به معجم البلدان شود.
ترجمه مقاله