ترجمه مقاله

بطلمیوس سوم

لغت‌نامه دهخدا

بطلمیوس سوم . [ ب َ ل َ س ِ س ِوْوُ ] (اِخ ) اورژت ، اورگت ، اورجت ، بمعنی صاحب خیر، یا نیکوکار، محسن از 247 تا 222 ق .م . زندگی میکرد. (ناظم الاطباء). بطلمیوس سوم پسر بطلمیوس دوم که به ایرجیتس ملقب بود و از سال 247 تا 222 ق .م . سلطنت مینمود. وی لشکری سوق داده بقصد اخذ ارث خواهر خود بشام رفت زیرا که شوهرش وی را ترک نموده بقتل رسانیده بود. بنابراین شام را تا حدود انطاکیه و بابل مفتوح ساخت و قربانیهای بسیاری بر حسب شریعت یهود در اورشلیم تقدیم نمود و تماثیلی را که کمپایسیس آورده بود به مصر برد. (دانیال : 11:7، 9) (قاموس کتاب مقدس ). وی معاصر تیرداد اشکانی است . او پیاده نظامی زبده جمع کرده بطرف آسیا، سوریه روانه شد این جنگ را در تاریخ جنگ سوم نامیده اند. (246-240 ق .م .) در نتیجه ٔ این جنگ سلکوس کالی نیکوس دوم پادشاه سلوکی را شکست داد و سوریه و کیلیکیه و انطاکیه را ضمیمه مصر کرد و از فرات گذشت و بیشتر مستملکات سلوکی را تسخیر کرد. سنگی در نزدیکی سواکبن بدست آمده و خطوطی بر آن نوشته شده که راجع به این جنگ و مضمونش چنین است : «او پیاده و اسب و بحریه و فیل های حبشی و فیل های سکنه تروگ لود (محلی است در کنار دریای احمر) که خود او و پدرش در این صفحات بدست آورده و برای جنگ تجهیز کرده بودند جمع کرده به آسیا رفت و تمام صفحات این طرف فرات را گرفت ... بعد از فرات گذشته بین النهرین و شوش و پارس و ماد و تمام ولایات را تاباختر تسخیر کرد... و از راه کانالها قشون فرستاد...» و بین النهرین و آسور و بابل را هم فتح کرد و ضمیمه متصرفات خود ساخت ولی بواسطه ٔ خراجهای گزاف که بر ملل تابعه تحمیل کرد و نیز شورشی که در مصر روی داد ناچار به این جنگ خاتمه داد و بیشتر فتوحات خود را از دست داده به مصر بازگشت و موافق عهد صلح چهارهزار تالان نقره و ظروف گرانبها به او رسید. گویند: در میان غنائمی که بدست وی افتاد نقاشیهای مقدس مصریان بود که کمبوجیه هخامنشی در زمان تسلط پارسیها بر مصر از این کشور برده بود و بطلمیوس سوم این اشیاء را به مصریها بازگردانید و از این جهت او را اورگت خواندند که بیونانی بمعنی نیکوکار است . وی سیرن را مصر بازگردانید در زمان بطلمیوس سوم مقدونیه از مصر شکست خورده و موقتاً سلطه ٔ بطالسه بر دریاها برقرار شد ولی در نیمه ٔ دوم سلطنت او مصر قدرت سابق خود را از دست داد و نفوذ مقدونیه در یونان بالا گرفت . (از ایران باستان چ 2، جیبی ص 2074، 2154، 2203 و 2204). و رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 2 شود.
ترجمه مقاله