ترجمه مقاله

بطین

لغت‌نامه دهخدا

بطین . [ ب َ ] (ع ص ) کلان شکم . (منتهی الارب ). کلان شکم ، یقال : رجل بطین . (ناظم الاطباء). شکم آور. (مهذب الاسماء). شخص بزرگ شکم . (فرهنگ نظام ). بزرگ شکم . (آنندراج ) (غیاث ). || آنکه شکم وی پر باشد. (ناظم الاطباء). || توانگر. (منتهی الارب ). || دور و بعید، یقال : شاءو بطین . (منتهی الارب ). دور و بعید. (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || (اِخ ) لقب شخصی است . (آنندراج ). لقب مردی خارجی . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله