ترجمه مقاله

بعاد

لغت‌نامه دهخدا

بعاد. [ ب ِ ] (ع مص )مصدر دیگر مباعدة. (از زوزنی ) (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). دور کردن و دور شدن .(آنندراج ). از کسی دور شدن . (زوزنی ). کسی را دور کردن . (زوزنی ). دوری . (غیاث ). و رجوع به مباعدة شود.
ترجمه مقاله