ترجمه مقاله

بقرة

لغت‌نامه دهخدا

بقرة. [ ب َ ق َ رَ ] (ع اِ) گاو، نر باشد یا ماده . ج ، بَقَر، بقرات ، بُقُر،بُقران ، بُقّار، اُبقور، بواقر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ماده گاو. (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). ماده گاو. ج ، بقرات . (مهذب الاسماء). گاو نر یا ماده ، و تاء برای وحدت است نه برای تأنیث . ج ، بقر، بقرات ، بقره ، بقار، ابقور، بواقر. (آنندراج ) (از غیاث اللغات ). || نام پرنده ای ابلق و یا خاکسترگون و یا سپید. ج ، بَقَر. (ناظم الاطباء). طایری است ابلق یا خاکسترگون یا سپید. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
- بقره ٔ بنی اسرائیل ؛ بقره و گاوی که خداوند بوسیله ٔ موسی (ع ) بنی اسرائیل را فرمان به ذبح آن دادکفاره ٔ گناهان را. و آن قوم با سوءالات بیجای خود و خواستن نشانیهای دقیق گاو، آنرا منحصر به یک گاو کردند و بدین وسیله خود را بزحمت افکندند. رجوع به قرآن (66/2 به بعد) شود.
|| کنایه است از نفس هنگامی که برای ریاضت مستعد گردد و صلاحیت ریشه کن کردن هوا و هوسی که حیات آن است در آن پدید آید چنانکه پیش از این حالت نفس را کبش خوانند و پس از اتخاذ سلوک بدنه گویند. (از کشاف اصطلاحات الفنون ).
ترجمه مقاله