ترجمه مقاله

بقس

لغت‌نامه دهخدا

بقس . [ ب َ ق َ ] (ع اِ) درختی است که برگ و دانه آن به برگ و دانه ٔ مورد ماند یا درخت شمشاد است . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). گز مازک . (فرهنگ فارسی معین ). بقش یا بقسیس . (ابن بیطار). از بقسین و یابقسلون یونانی است و اهل شام شمشار و بفارسی شمشاد نامند و آن درختی است عظیم ، برگ آن مانند برگ انار ومورد و از آن کوچکتر و سبزتر و ساق آن سفید و صلب وچون خشک شود مایل بزردی گردد و از آن قاشق و عصا و متکی و شانه و غیرها سازند، بسبب نرمی و صافی آن ورقهای نازک مانند کاغذ نیز میسازند و بر آن قرآن و کتاب مینویسند و شاخه های آن پریشان و خزان نمیکند و گل آن سفید و با عطریت بسیار و تخم آن سیاه مانند حب الاَّس و فلفل است . (از مخزن الادویه ). و رجوع به درختان جنگلی ایران ثابتی چ 1326 دانشگاه طهران ص 166 و تذکره ٔ داود ضریر انطاکی ص 83 و نشوءاللغة ص 49، 96 شود.
ترجمه مقاله