ترجمه مقاله

بلاسیدن

لغت‌نامه دهخدا

بلاسیدن . [ ب َ دَ ] (مص ) پلاسیدن . درهم کشیده شدن و شکنج و چین گرفتن پوست میوه . افسرده شدن و خشک گردیدن . (آنندراج ). دارای سطح چین خورده و ناهموار شدن چیزهای گرد و مدور مانند هندوانه . خشک شدن و چین خوردن میوه قبل از رسیدن . (ناظم الاطباء). رجوع به پلاسیدن شود.
ترجمه مقاله