ترجمه مقاله

بلاس

لغت‌نامه دهخدا

بلاس . [ ب َ ] (معرب ، اِ) گلیم ، معرب از پلاس فارسی . (منتهی الارب ). مِسح و نسیجی است از موی که بعنوان بساطو گلیم اتخاذ میشود و آن معرب از فارسی است . (از اقرب الموارد). فمما أخذوه [ أی العرب ] من الفارسیة البلاس و هو المسح . (جمهره ٔ ابن درید بنقل از سیوطی در المزهر). ج ، بُلس . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله