ترجمه مقاله

بلاغت کردن

لغت‌نامه دهخدا

بلاغت کردن . [ ب َ غ َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بالغ شدن طفل . (آنندراج ) :
چون بریش آمد و بلاغت کرد
مردم آمیز و مهرجوی بود.

سعدی .


ترجمه مقاله