ترجمه مقاله

بلبل گشتن

لغت‌نامه دهخدا

بلبل گشتن . [ ب ُ ب ُ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) بلبل شدن . عاشق شدن . (از آنندراج ) :
در فکر که غنچه گشته ای باز
گل گرد که بلبل تو گردم .

خان خالص (از آنندراج ).


و رجوع به بلبل شدن شود.
ترجمه مقاله