ترجمه مقاله

بلة

لغت‌نامه دهخدا

بلة. [ ب َل ْ ل َ ] (ع اِ) تری . (منتهی الارب ) (دهار). بلل . رطوبت .
- ریح بلة؛ باد که در او بلل و رطوبت باشد. (منتهی الارب ). || تازگی . جوانی . (منتهی الارب ). طراوت و شباب و جوانی . (از اقرب الموارد). || بقیه ٔ مودت . (منتهی الارب ). باقی دوستی . (دهار) (از اقرب الموارد). || شکوفه ٔ درختان خاردار. (منتهی الارب ). واحد بَل ّ و آن شکوفه ٔ عضاه است . (از اقرب الموارد). || مومانندی که در گل برآید.(منتهی الارب ). «زغب » و پرزی که پس از شکوفه باشد. (از اقرب الموارد). || شکوفه ٔ عرفط. || شکوفه ٔ سمر، یا شهد آن . سمر، و گویند عسل آن .(از ذیل اقرب الموارد). || توانگری بعد فقر. || بقیه ٔ علف . (منتهی الارب ). || برقرظ، که نوعی از مغیلان است . (منتهی الارب ) (ازذیل اقرب الموارد از لسان ).
ترجمه مقاله