ترجمه مقاله

بلدان

لغت‌نامه دهخدا

بلدان . [ ب ُ ] (ع اِ) ج ِ بَلد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). شهرها. (آنندراج ) (غیاث ). رجوع به بلد شود : پسر گفت ای پدر فواید سفر بسیار است از نزهت خاطر... و تفرج بلدان و مجاورت فلان . (گلستان ). رعیت بلدان از مکاید ایشان مرهوب . (گلستان ).
ترجمه مقاله