ترجمه مقاله

بلقاء

لغت‌نامه دهخدا

بلقاء. [ ب َ ] (اِخ ) شهری است به شام . (منتهی الارب ). ناحیه ایست ازتوابع دمشق بین شام و وادی القری ، قصبه ٔ آن عمان است و در آنجا روستاهای زیاد است و مزرعه های وسیع، گندم آن در خوبی شهره است . (از معجم البلدان ) (از مراصد). اندر حدود این کوه بلقاء [ به شام ] شهرها و روستاها بسیارند و اندر وی همه مردمان خوارج اند. (حدود العالم ). || آبی است مر بنی ابی بکر را. (منتهی الارب ) (از مراصد) (از معجم البلدان ). بُلَیق . نام چند اسب است . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله