ترجمه مقاله

بلقعة

لغت‌نامه دهخدا

بلقعة. [ ب َ ق َ ع َ ] (ع ص ) زمین بی آب و گیاه . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). بَلقع. رجوع به بلقع شود. || زن محض بی خیر. (منتهی الارب ): امراءة بلقعة؛ زنی که از هر خیر و نیکی خالی باشد. (از ذیل اقرب الموارد از لسان ). بلقع. و رجوع به بلقع شود.
ترجمه مقاله