ترجمه مقاله

بلل

لغت‌نامه دهخدا

بلل . [ ب َ ل َ ] (ع مص ) به شدن از بیماری . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). بَل ّ. بُلول . و رجوع به بل و بلول شود. || مبتلی شدن به چیزی و درآویختن به آن . (منتهی الارب ). برخورد کردن و تمایل یافتن به چیزی . (از اقرب الموارد از لسان ). || فاجر گردیدن . (منتهی الارب ). || ظفر یافتن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار). جمع آن را برخی بُلاّن دانسته اند. (از ذیل اقرب الموارد از تاج ).
ترجمه مقاله