ترجمه مقاله

بلند ساختن

لغت‌نامه دهخدا

بلند ساختن . [ ب ُ ل َ ت َ ] (مص مرکب ) بلند کردن .بلند گردانیدن . بالا بردن : طَرّ؛ بلند ساختن بنا. (منتهی الارب ). || مشهور کردن . معروف کردن .
- بلند ساختن سخن کسی را ؛ علو بخشیدن . بدرجه ٔ اعتلا رسانیدن . مشهور و معروف کردن : دراز گرداند خدای تعالی زندگی او را... و گرامی دارد خطاب او را و بلند سازد سخن او را. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 319).
ترجمه مقاله