ترجمه مقاله

بله

لغت‌نامه دهخدا

بله . [ ب َ هََ ] (ع اسم فعل ) اسم فعل است به معنی دَع یعنی بمان ، و مابعد آن منصوب آید بر مفعولیت چنانکه گوئی : بله عمرا. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). دست بدار. بگذار. (دهار). ترک کن . فروگذار. || مصدر است به معنی ترک کردن . و اسم مابعد آن مجرور است بر اضافت . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || به معنی چگونه آید، و مابعدآن مرفوع باشد به ابتدائیت . (منتهی الارب ). و روا بود که به معنی کیف نهند در تعجب . (دهار). || در حدیث بخاری به معنی غیر آمده است ، در تفسیر سوره ٔ سجده از بخاری ، و لاخطر علی قلب بشر ذخرا من بله ما اطلقتم علیه ، مجرور به «من » مستعمل گشته و به لفظ غیر تفسیر کرده اند. (منتهی الارب ). جزء. || آری . || ما بلهُک ؛ چیست ترا. (منتهی الارب ). ترا چه میشود. (از ذیل اقرب الموارد از قاموس ).
ترجمه مقاله