ترجمه مقاله

بلود

لغت‌نامه دهخدا

بلود. [ ب ُ ] (ع مص ) مقیم شدن . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). مقیم شدن به جائی و بلد ساختن آن را. (منتهی الارب ). در جایی اقامت کردن و یا جایی را بعنوان شهر برگزیدن . (از اقرب الموارد). || لازم گرفتن . (از منتهی الارب ). لازم گرفتن زمین را و جنگیدن بر آن . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله