ترجمه مقاله

بلوق

لغت‌نامه دهخدا

بلوق . [ ب ُ ] (ع مص ) شتافتن . || تمام گشادن در را. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). چهارطاق کردن . || بردن سیل سنگها را. || ربودن دوشیزگی . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله