ترجمه مقاله

بلگ

لغت‌نامه دهخدا

بلگ . [ ب َ ] (اِ) برگ . (فرهنگ فارسی معین ). برگ و ورق که از اعضای گیاه است . رجوع به برگ شود : پس هریکی بلگی از درخت انجیر باز کردند. (ترجمه ٔ تفسیر طبری ). چون مدتی برآمد شاخهاش بسیار شد و بلگها پهن گشت . (نوروزنامه ). || پاره گوشت پهن و سرخ که از دو سوی گونه ٔ خروس و ماکیان و تذرو آویخته است . (یادداشت مرحوم دهخدا).
ترجمه مقاله