بنبللغتنامه دهخدابنبل . [ بَم ْ ب َ ] (اِ) ترشی باشد عموماً و سیب ترش خصوصاً. (برهان ) (ناظم الاطباء) (انجمن آرای ناصری ) (آنندراج ). || خرچنگ . (ناظم الاطباء).