ترجمه مقاله

بندرگاه

لغت‌نامه دهخدا

بندرگاه . [ ب َ دَ ] (اِ مرکب ) لنگرگاه کشتی در کنار دریا. (فرهنگ فارسی معین ). بندر. (ناظم الاطباء). پهنه ای از آب در کنار ساحل که دارای عمق کافی برای ورود کشتیها است و موقعیت آن (اعم از طبیعی یا مصنوعی ) نسبت به اوضاع ساحلی چنان است که کشتیها را ازباد امواج و جریانهای محلی محفوظ میدارد. بندرگاههای بزرگ ، با باراندازها، اسکله ها، لنگرگاهها و تعمیرگاهها مجهزند. (دایرة المعارف فارسی ). || بازار. || معبر و گذرگاه . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله