ترجمه مقاله

بندگیر

لغت‌نامه دهخدا

بندگیر. [ ب َ ] (اِ مرکب ) ساروجی که از آهک و پیه و پنبه و یا مو ترتیب دهند و در حمام و حوض جهت منع تراوش آب بکار برند و پیه دارو نیز گویند. || تیر بزرگ عمارت . (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). || نام درختی . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله