ترجمه مقاله

بنشن

لغت‌نامه دهخدا

بنشن . [ ب ُ ش َ ] (اِ)حبوبات از قبیل نخود و عدس و ماش و لوبیا و باقلا و غیره . (فرهنگ فارسی معین ). مجموع دیگ افزارها از حبوب خشک چون نخود، لوبیا، ماش ، عدس ، باقلا و نخود سیاه وسیاه چشم (لوبیا بلبلی ، چشم بلبلی ). منیجو، لپه . (یادداشت بخط مؤلف ). خل ماش . نام جنس ها و انواع بسیاری از گیاهان تیره ٔ پروانه داران که همه جا میرویند و به آسانی بعمل می آید. دانه های بنشن از دوره های قبل از تاریخ شناخته شده و در تغذیه ٔ انسان و دام بکار رفته است . بعضی از آنها را برای علوفه و قوی ساختن خاک میکارند. پوست نیام و لپه ها و حتی رشته های کناره ٔ آنها در نیام نرسیده قابل خوردن است . نمونه های آنها عبارتند از: لوبیا، باقلا، نخود، عدس ، ماش ، خلر و سویا. (دایرة المعارف فارسی ). رجوع به گیاه شناسی گل گلاب شود.
ترجمه مقاله