ترجمه مقاله

بنطس

لغت‌نامه دهخدا

بنطس .[ ب ُ طُ ] (اِخ ) دریای سیاه . دریای بنطس . دریای کرز. دریای کرزیان . بحر اسود. دریای سیاه . بحر طرانبرنده . (یادداشت بخط مؤلف ). کلمه ٔ یونانی ، و دریایی است که خلیج قسطنطنیه از آن منشعب میشود، اول آن در طرف بلاد ترک است و ممتد میشود بسمت مغرب و جنوب ، تا متصل بدریای شام میشود و قبل از متصل شدن به بحر شام بنطس نامیده میشود. (از معجم البلدان ) (از مراصد الاطلاع ). و رجوع به بنطش شود.
ترجمه مقاله