ترجمه مقاله

بنگریدن

لغت‌نامه دهخدا

بنگریدن . [ ب ِ گ َدَ ] (مص ) از مصدر نگریستن . تماشا کردن . ملاحظه کردن . دیدن . نگاه کردن . رجوع به نگریستن و نگریدن شود.
ترجمه مقاله