ترجمه مقاله

بهاءالدوله

لغت‌نامه دهخدا

بهاءالدوله . [ ب َ ئُدْ دَ ل َ ] (اِخ ) علی بن احمد جامجی . از اوایل جوانی در ارتقای مدارج ملک و دولت و ارتفاع اعلام حشمت مجهود خود مبذول فرمود، تا آخر به اولین پایه از مراتب دولت که همت به اکتساب آن مصروف داشت ، برسید. آنچه در ایام شهامت او کفایت شده ، هرگز دربلاد هند کسی نشان نداده است و در ضمیر هیچ کس نگذشته است و یکی از این جمله فتح جاجنگر است . او راست :
پیش کار تو ای مبارک ایام
وی مقبل روزگار شادی فرجام
مپسند که رانه و مبشر باشند
کز تیغ تو صد رانه مبشر شد نام .
ایضاً:
زین پیش ز ما بود اگر بخشیدن
هر بیتی را خانه ٔ زر بخشیدن
اکنون چو دل و خزینه پر گشت و تهی
مائیم و زبان و ... خر بخشیدن .
(از لباب الالباب چ سعید نفیسی ص 103 - 106).
ترجمه مقاله