ترجمه مقاله

بهاءالدین

لغت‌نامه دهخدا

بهاءالدین . [ ب َ ئُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن حسین عاملی (منسوب به جبل عامل ) معروف به شیخ بهایی . دانشمند بنام عهد شاه عباس بزرگ در سال 953 هَ . ق . در بعلبک متولد شد و در سال 1031 هَ . ق . در اصفهان درگذشت . پدرش عزالدین حسین در سال 966 هَ . ق . به ایران مهاجرت کرد و بهاءالدین در ایران نشأت یافت . تألیفاتی بفارسی و عربی پرداخته که مجموع آنها به 88 کتاب و رساله بالغ میشود و از آن جمله : دو مثنوی فارسی «نان و حلوا»، «شیر و شکر»، «جامع عباسی » (در فقه )، «خلاصةالحساب »، «تشریح الافلاک »، «کتاب اربعین » (به عربی ) و نیز کشکول که مجموعه ای است از نوادر حکایات و علوم و اخبار و امثله و اشعار عربی و فارسی . وی بفارسی و عربی شعر میسروده . جنازه ٔ او را به مشهد انتقال دادند و در پایین پا دفن کردند. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به اعلام زرکلی ج 3 ص 889 شود. رجوع به مجمعالفصحا ج 2 و ریاض العارفین چ اول ص 45 و آتشکده ٔ آذر چ شهیدی ص 174 شود.
ترجمه مقاله