ترجمه مقاله

بهاءالدین

لغت‌نامه دهخدا

بهأالدین . [ ب َ ئُدْ دی ] (اِخ ) مرغینانی . از فضلاو شعرای زمان خود بود و مداحی سلطان قطب الدین انوشتکین خوارزمشاه نمود. وفاتش سنه 527 هَ . ق . است . ازاشعار او آنچه بدست آمده منتخب شده است . او راست :
ای زلف تابدار تو پیچیده بر قمر
وی لعل آبدار تو خندیده بر شکر
عمرم بسر رسید و ندیدم امید آنک
بینم رسیده مدت هجران تو بسر
گفتم نهان بماند راز غمت ز خلق
خود این حکایتی است به هر جای و کوی و در
زین پس مرا در آتش هجران خود مسوز
وز سوز سینه ٔ من سرگشته کن حذر.
جرمم همین که جاهل و بداصل نیستم
و امروز جاهلی و بداصلی است معتبر.

(از مجمعالفصحاء ج 1 ص 172).


ترجمه مقاله