ترجمه مقاله

بهارستان

لغت‌نامه دهخدا

بهارستان . [ ب َ رِ ] (اِ مرکب ) (از: بهار + -ِستان ) جایی که شکوفه و گلهای گوناگون در آن انبوه باشد. (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). جایی که انبوه از شکوفه و گلهای گوناگون باشد. (ناظم الاطباء) :
همین بس در بهارستان محشر خون بهای من
غبارش بوی گل شد در رکاب و گردجولانش .

خاقانی .


|| بتخانه . بتکده . (فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله