ترجمه مقاله

بهت

لغت‌نامه دهخدا

بهت . [ ب َ ] (ع مص ) حیران کردن . (ترجمان القرآن ). متحیر و سرگشته شدن . (از اقرب الموارد). متحیر ماندن . قال اﷲ تعالی : فبهت الذی کفر واﷲ لایهدی القوم الظالمین . (منتهی الارب ). مدهوش شدن و تحیر نمودن و منقطع گردیدن و هو الافصح . قوله تعالی : فبهت الذی کفر واﷲ... (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و تأویل آن منقطع گردیدن و مدهوش شدن و متحیر گردیدن است . (از اقرب الموارد). متحیر ماندن . خیره شدن . (فرهنگ فارسی معین ). || عاجز شدن . (منتهی الارب ).عاجز شدن و درمانده گشتن . (فرهنگ فارسی معین ). مانده گردیدن . (از اقرب الموارد). || به دروغ افترا زدن . دروغ بستن بر کسی . (فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله