بهرالغتنامه دهخدابهرا. [ ب َ ] (اِ) از جهت چیزی . ازبرای چیزی . (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا) : حاجت عقل اندر او گشت روا ای عجب ساخت ز بهرای خویش از دل و طبعش بلب .سنایی .