ترجمه مقاله

بهزاد

لغت‌نامه دهخدا

بهزاد. [ ب ِ ] (ن مف مرکب ) نیک ذات و خوش فطرت . (آنندراج ) (انجمن آرا). نجیب . اصیل . حلال زاده . (یادداشت بخط مؤلف ). نیکوزاد. (حاشیه ٔ برهان چ معین ). به زاده . نیکوزاده . نیک نژاد. نیکوتبار. (فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله