ترجمه مقاله

بهشت

لغت‌نامه دهخدا

بهشت . [ ب ِ هَِ ] (اِ) در اوستا «وهیشته » از ریشه ٔ «وهو» صفت تفضیلی است برای موصوف محذوف که «انگهو» (خوب ) و «ایشت » (علامت تفضیل ) یعنی خوشتر، نیکوتر و آن (جهان هستی ) باشد و جمعاً یعنی جهان بهتر، عالم نیکوتر، ضد دژنگهو = دوزخ پهلوی و «وهیشت » فردوس .خلد. جنت . جایی خوش آب وهوا و فراخ نعمت و آراسته که نیکوکاران پس از مرگ در آن مخلد باشند. (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). دارالجزای مردمان نیکوکار. (آنندراج ). جنت . خلد. دارالسلام . (منتهی الارب ) (دهار) (ترجمان القرآن ). فردوس . ظلال . یسری . مینو. (یادداشت مؤلف ). حظیره ٔ قدس . (مهذب الاسماء). جایی خوش آب وهوا و فراخ نعمت و آراسته که نیکوکاران پس از مرگ در آن مخلد باشند. جنت . فردوس . خلد. (فرهنگ فارسی معین ) :
عالم بهشت گشته عنبرسرشت گشته
کاشانه زشت گشته صحراچو روی حورا.

کسایی .


بهشت است اگر بگرود جای اوی
نگر تا چه آید کنون رای اوی .

فردوسی .


فروزنده گیتی بسان بهشت
جهان گشته آباد وهر جای کشت .

فردوسی .


سرایی دیدم چون بهشت آراسته . (تاریخ بیهقی ). پس بشارت داد پروردگار ایشان را برحمت خود آمرزش و بهشت . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 311).
نیستی آگاه تو هیچ از بهشت
خود چه کنی گرنه فری راستین .

ناصرخسرو.


هر که رود برره خرم بهشت
بی شک جز عقل نباشد عصاش .

ناصرخسرو.


فردا به بهشت گشته سیراب
در کوثر مصطفات جویم .

خاقانی .


از عارض و روی و زلف داری
طاوس و بهشت و مار باهم .

خاقانی .


- امثال :
بهشت آنجاست کآزاری نباشد .
بهشت به سرزنشش نمی ارزد .
بهشت را به بها نمی دهند ببهانه میدهند .
بهشت را بهشتی اگر دنیا را بهشتی .
بهشت را نتوان یافتن رایگان .
بهشت زیر پای مادران باشد .
سبکباری از بهشت آمده است .
مثل بهشت شداد .
رجوع به امثال و حکم دهخدا شود.
ترجمه مقاله