ترجمه مقاله

بهلول

لغت‌نامه دهخدا

بهلول . [ ب ُ ] (ع ص ، اِ) مرد خنده رو. (غیاث ). مرد خندان رو. (آنندراج ). نیکوروی . (مهذب الاسماء). بسیارخنده . (از اقرب الموارد). مرد بسیارخند. (منتهی الارب ). مرد بسیارخنده . (ناظم الاطباء). مرد خنده رو. (فرهنگ فارسی معین ). || پیشوای قوم که سردار باشد. (غیاث ). مهتر. (مهذب الاسماء). مهتر جامع هر گونه خیر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). بزرگ طایفه . مهتر قوم . (فرهنگ فارسی معین ). || خوش منش . ج ، بهالیل . (مهذب الاسماء). || نیکوکار. (فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله