ترجمه مقاله

بهمانی

لغت‌نامه دهخدا

بهمانی . [ ب َ ](ضمیر مبهم ) کنایه از دو چیز یا دو شخص غیرمعین که آنرا پاستار و پیستار گویند. (آنندراج ) :
به تخلص نتوان همسری من کردن
چه اگر نام فلانی شده یا بهمانی .

سنجر کاشی (از آنندراج ).


ترجمه مقاله