ترجمه مقاله

بودا

لغت‌نامه دهخدا

بودا. (اِخ ) این لغت از سانسکریت «بودها» (بمعنی بیدار، آگاه ، باهوش ، زرنگ ، خردمند) نام وی سیدارتمه گوتمه و مشهور است به ساکیامونی (حکیم قبیله ٔ ساکیا) یا ساکیاسینها (و دو نام اخیر نام خانوادگی او بوده )، ولی گویا اسمی است مأخوذ از نام نژادی که خاندان وی بدان تعلق داشت . پدر او سود دنه و مادر وی مایا دوی نام داشت .سود دنه ، راجه بود و بر قبیله ٔ ساکیا در کاپیله وستو (جنوب غربی نپال در هند شمالی ) حکومت میکرد و مادر بودا نیز دختر راجه سو پرابودها بود. بنابراین بودا از طبقه ٔ کاشتریا (نجبا و امرا) است و او در حدود 560 ق . م . (بقول ویلیامز حدود 500 ق . م .) متولدشد. وی مؤسس آیین بودایی است . و این آیین مبتنی است بر اینکه : حیات رنج است و رنج از هوس زاید و ترک نفس ، تنها وسیله ٔ رهایی از هوی و هوس است . کمال مطلوب بودایی عبارت است از: وصول به «نیروانا» یا فنای کل . مرگ بودا در هشتادسالگی اتفاق افتاد. امروزه در حدود پانصد میلیون تن در هند و بیرمانی و سراندیب و تبت و چین و ژاپن پیرو آیین بودایی هستند. (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). بمعنی بیدار، آگاه خردمند و روشن است . شهرت «گاوتمه یا گوتمه سدهارته » مؤسس آیین بودا. سرگذشت بودا توأم با افسانه ها است . تاریخ تولد او را حدود 563 ق . م . و وفاتش را در 483 ق . م . گفته اند. پدرش از قبیله ٔ ساکیا و مردی ثروتمند و فرمانروای ناحیه ٔ نزدیک نپال در شمال بنارس کنونی بود. بودا در رفاه میزیست و ازدواج کرد و صاحب پسری شد ولی در 29 سالگی بدبختی نوع بشر را دریافت و بدنیا پشت پا زد و زاهد شد. سرانجام در بوده گایا در زیر یک درخت بو، یا انجیر معبد، اشراق عظیم بر وی تابید. و اصول آیین بودا را به او الهام کرد، نزدیک محلی که بر طبق روایات مولد او بوده است . در 1896 م . یک استل و در 1898 م . ظرفی پیدا شد که هر دو پیش از 250 ق . م . است و گویند آن ظرف محتوی بقایای او است . آئین بودا، یا دین بودایی ، یکی از ادیان بزرگ جهان است که مجموعه ٔ اصول فلسفی و اخلاقی بودا است . در آغاز شبیه آئین برهمایی بود و با آن ارتباط نزدیک داشت ولی ظاهرپردازی آن کمتر بود. و بترک نفس و ترحم بیشتر توجه میکرد. چهار اصل مهم بودا این است : زندگی رنج است . منشاء رنج آرزوی نفس است . چون آرزوی نفس زایل شود، رنج بپایان میرسد. راه زائل ساختن آرزوی نفس ، سلوک در«طریقت » است . ارکان هشتگانه ٔ طریقت عبارتند از: اعتقاد درست ، اراده ٔ درست ، کوشش درست ، اندیشه ٔ درست ، و فلسفه و حال درست . غایت مرد دین دار آن است که از وجود به نیروانا [ سانسکریت نابودی ] یا عدم سعادت آمیز پناه ببرد. فرد انسانی مرکب از عناصری است که قبل ازاو بوده است و هنگام مرگش از هم جدا میشوند ولی بازممکن است بنحو مشابه بیکدیگر بپیوندند. انسان میتواند از این سلسله ٔ وجود بوسیله ٔ زندگی دینی رهایی یابد. این تعالیم را رهبانان بودایی بسرعت انتشار دادند، و آن در زمان آشوکا قرن سوم قبل از میلاد در هندوستان به اوج ترقی رسید ولی بعد در آنجا از میان رفت و در سیلان و برمه بشکل اولیه و ساده تر و پاکتر خود که هینیانه نام دارد، باقی ماند. در قرن اول بعد از میلاد به چین رسید و از آنجا از راه کره ، ژاپن را فراگرفت . در اینجا تغییر صورت داد. و بنام مهایانه بسیاری از جنبه های ادیان محلی و خدایان آنها را اقتباس کرد.در تبت بشکل مذهب لاماپرستی درآمد. فرقه ها و جنبشهای متعددی در دین بودایی پدید گشت که اهم آنها فرقه ٔ بودایی زِن است که در ژاپن رشد بسیار کرد. در سال 1956 م . گروهی قریب 250000 تن از «نجسهای » هندی یکجا به آئین بودایی گرویدند. تعداد پیروان آیین بودا بر طبق نشریات سال 1962 م . 651810000 تن تخمین زده شده است . (از دایرة المعارف فارسی ). رجوع به بوداسپ شود.
ترجمه مقاله