ترجمه مقاله

بودار

لغت‌نامه دهخدا

بودار. (نف مرکب ) بوی دار. دارنده ٔ بو. آنچه دارای رایحه باشد. چیزی که دارای بو و رایحه باشد. || سخن کنایه آمیز که دارای معنی غیر معنی ظاهر باشد. (فرهنگ فارسی معین ). || سرخ کرده . طعامی که آنرا سرخ کرده یا پیاز وامثال آن در آن کرده باشند. (یادداشت بخط مؤلف ).
ترجمه مقاله