ترجمه مقاله

بودردا

لغت‌نامه دهخدا

بودردا. [ دَ ] (اِخ ) نام صحابی است و مناقب او بسیار. (آنندراج ) :
از این مشت ریاست جوی رعنا، هیچ نگشاید
مسلمانی ز سلمان جوی ، درد دین ز بودردا.

سنایی .


فروشد آفتاب دین برآمد روز بی دینان
کجا شد درد بودردا و آن اسلام سلمانی .

سنایی .


رجوع به ابودردا عویمربن عامر... شود.
ترجمه مقاله