بوریاگرلغتنامه دهخدابوریاگر. [ گ َ ] (ص مرکب ) حصیرباف . بوریاباف : وز قیامت بوریاگر همچو دیباباف نیست قیمتی باشد به علم تو چو دیبا بوریا.ناصرخسرو.