بچشم داشتن
لغتنامه دهخدا
بچشم داشتن . [ ب ِ چ َ / چ ِ ت َ ] (مص مرکب ) نظربند کردن . (آنندراج ) :
چون کسی از چرخ بگریزد که مردم را بچشم
همچو ابروی بتان پیوسته می دارد بچشم .
و رجوع به چشم شود.
چون کسی از چرخ بگریزد که مردم را بچشم
همچو ابروی بتان پیوسته می دارد بچشم .
حسن بیک رفیع.
و رجوع به چشم شود.