ترجمه مقاله

بکرات

لغت‌نامه دهخدا

بکرات . [ب ِ ک َرْ را ] (ق مرکب ) مکرر. بدفعات . بارها : کفشگر... زن را بکرات بخواند. (کلیله و دمنه ).
ترجمه مقاله