ترجمه مقاله

بکر

لغت‌نامه دهخدا

بکر. [ ب َ ک َ ] (ع مص ) شتابی کردن بسوی کسی و شتافتن . (ناظم الاطباء). شتابی کردن .
(منتهی الارب ). شتافتن به چیزی . (از اقرب الموارد). || بامداد کردن و پگاه برخاستن . (زوزنی ). || قوی شدن بر سحرخیزی . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله